معنی رو دنگوئن - جستجوی لغت در جدول جو
رو دنگوئن
رو دنگوئن، رو دینگوئن
ادامه...
رو دنگوئن، رو دینگوئن
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
را دنگوئن
به راه انداختن، روانه ساختن، فرستادن
ادامه...
به راه انداختن، روانه ساختن، فرستادن
فرهنگ گویش مازندرانی
او بنگوئن
کنایه از: ادرار کردن، ادار کردن حیوانات
ادامه...
کنایه از: ادرار کردن، ادار کردن حیوانات
فرهنگ گویش مازندرانی
پس دنگوئن
عقب انداختن، مانع ترقی شدن
ادامه...
عقب انداختن، مانع ترقی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سر دنگوئن
فنی در کشتی بومی
ادامه...
فنی در کشتی بومی
فرهنگ گویش مازندرانی
لا دنگوئن
رختخواب انداختن
ادامه...
رختخواب انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
چو دنگئن
شایع کردن
ادامه...
شایع کردن
فرهنگ گویش مازندرانی